نظریه ی مونته سوری در مورد رشد
اصل اول
- رشد انسان مسیر طولانی و ثابتی ندارد بلکه طی چند مرحله انجام می پذیرد. مشاهده ی دقیق یک کودک برای ارزیابی و بررسی توانایی هایی مختلف در یک محیط آموزشی ضروری و لازم است.
اصل دوم
- رشد کامل یک انسان در ارتباط بامحیط ممکن و میسر می شود. این مساله نشان دهنده ی این است که آمادگی محیط در رشد کودک تاثیر به سزایی دارد.
اصل سوم
- این تعامل بین محیط و کودک زمانی که مبتنی بر تمایلات و علایق فردی و اختیاری باشد در مراحل و نوع رشد تاثیر مستقیمی دارد.
بر اساس نظریات مونته سوری محیط اطراف در پرورش کودک نقش اساسی را دارد. اگر محیطی غنی، کامل و مساعد باشد کودک جذب آن می شودو رشد او سریع تر خواهد شد این محیط آماده به کودک کمک می کند تا اعتماد به نفس، نظم، استقلال، عشق و اطمینان خاطر را در خود افزایش دهد.فراهم کردن چنین محیطی برای کودکان هدف معلمان مونته سوری است. اگر این اهداف با درکی کامل و جامع از دیدگاه های مونته سوری همراه باشد نتیجه ی بسیار مطلوبی حاصل خواهد شد.
ماریا مونته سوری دریافت که با ارائه ی آزادی عمل بیشتر به کودک می توان به نتایج کامل تر و سریع تری رسید"کمک کن تا این کار را خودم انجام دهم" پیغامی است که او از کودکان بدون این که حرفی بزنند، دریافت کرد. در شیوه ی مونته سوری بیش از آموزش و پرورش به فلسفه پرداخته می شود. شیوه های آموزشی موفق مونته سوری در جستجوی یافتن اشتیاق و استقلال در یادگیری است. کودک نیاز به مشاهده،اندیشه ورزی و تمرکز دارد. لازم است گاهی اوقات فعالیت ها و کارهایش را در سکوت و با صرف وقت بیشتری انجام دهد. ما وظیفه داریم تا کودک را راهنمایی کنیم، کنجکاوی غریزی او را به سوی فراگیری واقعیات سوق دهیم و عاملی برای از میان برداشتن بی نظمی ها و موانع سر راهش باشیم.
هدف از آموزش یک کودک خردسال نه تنها آمادگی وی برای حضور در مدرسه است، بلکه آماده سازی او برای زندگی واقعی نیز هست. همانطور که گاندی عنوان کرد آموزش باید زندگی ساز باشد.
کودکانی که در مدارس مونته سوری حضور دارند فهم و درک خوبی از کارهای گروهی و استقلال فردی و توجه عمیقی به دنیا و انسان های اطرافشان از خود نشان می دهند. وقتی که بزرگ می شوند مسئولیت پذیری بیشتری داشته و به افراد مهم و مؤثرو با قدرت رهبری بی نظیر و اعتماد به نفس بالا تبدیل می شوند.